چگونه با تعارضات در روابط نزدیک مقابله کنیم؟(قسمت سوم)

خوب در مقاله قبلی متوجه شدیم که انتظارات واقع بینانه به روابط زناشویی رضایت‌بخش تری منجر میشود. در ادامه با جزئیات بیشتری به این مسئله میپردازیم و چند مهارت مقابله ای دیگر نیز پیشنهاد میکنیم.

تبیین رفتارهای مطلوب و نامطلوب
موضوعی که با انتظارات واقع بینانه ارتباط تنگاتنگی دارد این است که چگونه افرادی که با هم روابط نزدیکی دارند، رفتارهای مطلوب و نامطلوب یکدیگر را تبیین می کنند. در مطالعه ای از زنان و مردانی که با هم رابطه ی نزدیک داشتند خواسته شد تا تعارض های عمده ی خود را توصیف کنند (هاروی ولز، الوارز، ۱۹۷۸؛ ارویس کلی، باتلر، ۱۹۷۶). از این مطالعه دو نتیجه جالب به دست آمد که نشان میدهد ما در تعارض با افراد نزدیک کمتر از آن که معتقدیم عینی و واقع بین هستیم.

اول این که مردان و زنان تمایل داشتند اعمال منفی خود را در روابط نزدیک نشانه ی( قصد و نیت خوب) خود و یا نتیجه ی رویدادهای خارج از کنترلشان توجیه کنند به عنوان مثال آنها اعمال پرخاشگرانه و غیر مسئولانه ی خود را به عنوان واکنشی نسبت به رفتارهای همسرشان توجیه میکردند و یا ادعا می کردند که انتقاد و خواسته هایشان نشانه ی توجه ، نگرانی و خیرخواهی آنهاست. آنها همچنین ناتوانی در ابراز احساسات و عواطف خود را ناشی از فشارهای خارجی میدانستند. ولی زمانی که میخواستند علت رفتارهای همسران خود را شرح دهند برداشتهای آنها کاملاً متفاوت بود هم مردان و هم زنان احساس می کردند رفتارهای منفی همسران آنها عمدی و نشان دهنده ی عدم تعهد و بی توجهی آنهاست. به طور خلاصه هم برای مردان و هم برای زنان چشم پوشی از رفتارهای منفی خود آسان ولی بخشیدن رفتارهای منفی همسرانشان سخت بود.
دومین یافته ی مهم پژوهش فوق این بود که ادراکات و برداشت های زنان و مردان از خواسته ها و امیال همسرانشان همیشه دقیق و درست نبود. مثلاً مردان بیشتر از زنان رابطه ی جنسی را منبع مهم تعارض میدانستند . با این حال ، مردان به غلط تصور می کردند که همسران آن ها نیز احساس مشابهی در این باره دارند زنان نیز با دست کم گرفتن نظر مردان درباره ی اهمیت ناهماهنگی جنسی اشتباه مشابهی را مرتکب می شدند.

زنان به غلط فرض می کردند که مردان همان احساس را درباره رابطه ی جنسی دارند که خودشان دارند. اهمیت تعارضهای مرتبط با مسایل مالی و زمان صرف شده برای کار و تربیت بچه ها در نظر زنان مهمتر از مردان بود. در حالی که زنان فرض میکردند مردان هم احساسی مشابه خودشان دارند و میزان اهمیت این مسایل در نظر مردان را بیشتر برآورد میکردند مردان نیز با فرض این که زنان از احساسی مشابه مردان برخوردار هستند میزان اهمیت این مسایل در نظر زنان را کمتر برآورد می کردند. (کارنی و براد بوری، ۱۹۹۵)  دو شاخص و پیش بینی کننده ی نسبتاً قوی رضایت مندی و ثبات رابطه ی زناشویی عبارتند از :

1- توانایی زن و مرد برای شروع و ارایه ی پاسخ متقابل به رفتارهای مثبت یکدیگر.

2-وانایی زن و مرد برای جلو گیری از شروع رفتار منفی و اجتناب از نشان دادن واکنش منفی نسبت به رفتارهای نامطلوب دیگری.

وقتی زن و مرد به یکدیگر اعتماد متقابل داشته باشند و در قضاوت نسبت به هم منصف باشند، بیشتر احتمال دارد که رفتارهای مثبت انجام دهند و از رفتارهای منفی اجتناب کنند. زوج هایی که از رابطه ی زناشویی خود ناراضی هستند مهمترین رفتارهای نامطلوب طرف مقابل خود را این موارد ذکر میکنند : انتقادگر بودن ، سرد بودن ، کمک نکردن در کارهای خانه و حامی نبودن.

زوج هایی که از رابطه ی زناشویی هماهنگی برخوردارند رفتارهای ناخوشایند یکدیگر را با این شیوه های انطباقی توجیه می کنند:

رفتار همسرم تحت تأثیر موقعیت بود.

همسرم همیشه این گونه رفتار نمی کند.

رفتار همسرم منعکس کننده ی کل رابطه ی ما نیست.

با این که رفتار همسرم خوب نبود ولی مطمئنم که به من علاقه مند است.

من می توانم این رفتار همسرم را ببخشم.

جای تعجب نیست که تبیین های غیر انطباقی از رفتارهای نامطلوب همسر به ناراحتی و آشفتگی بیشتری در زندگی زناشویی منجر میشود.

اگر رفتار نامطلوب یکی از نزدیکان خود را نشانه ی شخصیت نامطلوب یا قصد بد او تلقی کنید به احتمال زیاد با خصومت یا کناره گیری و اجتناب به او پاسخ خواهید داد هیچ کدام از این رفتارها به اندازه ی شکیبایی و همکاری متقابل جهت رسیدن به یک توافق با یافتن راه حلی برای مشکلات خود، مفید و راه گشا نیستند.

مهارت مقابله ای ٤ : انتظارات خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهید.

حوزه های مطلوب تغییر

راه دیگر برای تجزیه و تحلیل انتظارات خود از روابط نزدیک بررسی حیطه ها و ویژگی هایی است که دوست دارید در همسرتان تغییر یابند. پژوهشگران برای روشن کردن این جنبه از روابط زناشویی (پرسشنامه حوزه های تغییر) را طراحی کرده اند. در این پرسشنامه تمایل افراد برای تغییر رفتار همسران خود در حوزه هایی از قبیل رابطه ی جنسی ، ابراز علاقه ، مسایل مالی ، کارهای خانه، رابطه با دوستان و اقوام ،کار و تربیت بچه ها ارزیابی میشود (مارگولین، تالویک، و ونیستن، ۱۹۸۳) وقتی که از زن و شوهرهایی که رابطه ی نسبتاً خوبی با هم داشتند( زوج های سازگار) خواسته شد که این پرسشنامه را پر کنند، آنها با تغییر در بیشتر حوزه ها به جز رابطه ی جنسی مخالف بودند .

مردان بهبود رابطه ی جنسی را مهم ترین تغییری می دانستند که دوست دارند در زنانشان ایجاد شود. زنان نیز خواستار تغییر در رفتارهای پیش از رابطه ی جنسی شوهرانشان بودند.  جای تعجب نیست که زوج های ناسازگار در مقایسه با زوج های سازگار به تغییر رفتار همسرانشان تمایل بسیار زیادی نشان میدادند. بیش از نیمی از زوج های ناسازگار میل داشتند شوهرانشان در زمینه های ابراز صریح احساسات ، شروع گفتگو، ابراز قدردانی، رابطه ی جنسی، صرف زمان بیشتر با یکدیگر و زیاد جر و بحث نکردن تغییر یابند.

یک جنبه جالب پرسشنامه ی حوزه های تغییر این است که هم عینی و هم ذهنی است. حوزه هایی که ما دوست داریم در نزدیکانمان تغییر یابد تا جایی که منعکس کننده ی تمایلات واقعی ما هستند ، عینی میباشند.

در عین حال تغییرات مطلوب ما ذهنی نیز هستند ،زیرا به ادراکات و برداشت های ما از روابطمان مبتنی هستند. ما میتوانیم با حساس بودن نسبت به تغییراتی که دوست داریم در دیگران ایجاد شود و نیز تغییراتی که دیگران میل دارند در ما به وجود آید ، تا حد زیادی از سوتفاهم بکاهیم.

 

ادامه دارد ….

فهرست