عزت نفس تله های زندگی نقص / شرم و شکست
عزت نفس را می توان احساس ارزشمندی دربارۀ زندگی شخصی ،اجتماعی و شغلی مان تعریف کنیم. اگر در دوران کودکی از سوی خانواده، دوستان یا محیط مدرسه مورد عشق و احترام قرار گرفته باشیم، عزت نفس سالمی در ما شکل می گیرد.
كمال مطلوب این است که ما همۀ این شرایط را در دوران کودکی تجربه کنیم و عزت نفس ما تقویت شود. اگر در خانواده احساس کنیم که قدر و منزلت ما را میدانند، به ما مهر می ورزند، همسالان مان ما را در جمع خود میپذیرند و قبول میکنند و در محیط مدرسه موفق شویم، عزت نفس سالمی در ما شکل خواهد گرفت. برای پرورش عزت نفس بایستی بدون عیب جویی یا طرد افراطی، ما را تشویق و تحسین کرده باشند . اما ممکن است شما در چنین شرایط ایده آلی بزرگ نشده باشید شاید والدین یا خواهر و برادرهایی داشته اید که دائم از شما عیب جویی میکرده اند به گونه ای که احساس کرده اید که اصلاً قابل پذیرش نیستید. احساس کرده اید که هیچکس شما را دوست ندارد، ممکن است همسالان تان شما را آدم حساب نکرده باشند ممکن است آنها این احساس ناخوشایند را در شما ایجاد کرده باشند یا ممکن است احساس کرده اید در حوزه تحصیل یا ،ورزش شکست خورده اید. دو تا از تله های مربوط به نیاز عزت نفس عبارت اند از: نقص / شرم وشکست. این دو تله مطابق با احساس بی ارزشی در حوزۀ شخصی و قلمرو کاری هستند. تله زندگی شکست همان احساس بی کفایتی در حوزه پیشرفت و کار است . فردی که در دام این تله افتاده باشد ، احساس می کند همسالانش از وی موفق تر، با هوش تر و با استعداد تر هستند. تله زندگی نقص / شرم این احساس را در شما دامن میزند که ذاتاً مشکل دار و پر از عیب و ایراد هستید و اگر کسی واقعاً شما را بشناسد ،کمتر دوستتان خواهد داشت. تلۀ زندگی نقص / شرم اغلب با تله های دیگر همراه می شود .
خودابرازگری تله های زندگی اطاعت و معیارهای سخت گیرانه
خود ابرازگری را میتوان آزادی در بیان نیازها، احساس ها( از جمله خشم ) و تمایلات طبیعی تعریف کرد. کسی میتواند به خود ابرازگری بپردازد که به این باور رسیده باشید که نیازهایش به اندازه نیازهای دیگران مهم هستند. ما بدون بازداری های افراطی بایستی در انجام رفتارهای خودانگیخته آزاد باشیم. ما حق داریم به فعالیتها یا علایقی بپردازیم که ما را خوشحال میکند و فقط به دنبال جلب رضایت و خوشحالی اطرافیان .نباشیم ما حق داریم زمانی از وقت خود را به بازی و تفریح اختصاص دهیم و تمام زندگی خود را به کار و رقابت بیمارگونه نپردازیم. اگر در محیط اولیه ،زندگی ما را به خود ابرازگری رهنمون کرده اند تشویق میشویم که تمایلات و علایق طبیعی خودمان را دنبال کنیم نیازها و علاقه ها نقش برجسته ای در تصمیم گیری هایمان دارند. در چنین محیطی حق داریم هیجانهای خود مثل غم و خشم را ابراز کنیم به شرطی که به دیگران لطمه و صدمه جدی .نزنیم گاهی میتوانیم بازیگوش بشاش و خودانگیخته باشیم در چنین فضایی به ما یاد داده اند که بین کار و ،تفریح تعادل برقرار کنید معیارهای چنین محیطی معقول است. اما اگر در خانواده ای بزرگ شده اید که جلوی خود ابرازگری شما را گرفته اند یا به خاطر ابراز نیازها تمایلات یا احساس،ها کاری کرده اند که شرمسار شوید در حال حاضر مدام احساس گناه را تجربه می.کنید نیازها و احساسهای والدین همیشه بر نیازهای شما ارجحیت داشته اند در چنین جوی شما دچار بی اراده گی و ناتوانی شده اید وقتی دست به بازی گوشی و شیطنت زده اید، دیگران شما را شرمسار کرده اند. در چنین خانواده هایی تفریح و لذت فدای پیشرفت خواهی شده است. والدینتان به هیچ عنوان از شما راضی نمیشدند مگر اینکه همۀ کارهایتان را عالی انجام میدادید و عیب و نقصی نداشتید .
پذیرش محدودیتهای واقع بینانه تله زندگی: استحقاق
مشکلات موجود در نیاز به پذیرش محدودیتهای واقع بینانه از بسیاری جهات متضاد مشکلات نیاز به خود ابرازگری است زمانی که به شما اجازه هیچگونه ابراز وجودی داده نشود، شما سخت تلاش میکنید خودتان را کنترل کنید نیازهای خودتان را فراموش میکنید و به رفع نیازهای دیگران می پردازید. اگر خانواده شما نتوانسته باشند برای شما محدودیتهای واقع بینانه وضع کنند، شما به گونه ای خودخواهانه بر ارضای نیازهای خودتان پافشاری میکنید به گونه ای که نیازهای دیگران نادیده گرفته می شود شما ممکن است در راه ارضای نیازهای خودتان چنان راه افراط را بپیمایید که دیگران شما را آدمی خودخواه، پرتوقع ،کنترل گر خود محور خودشیفته و از خود راضی قلمداد کنند. ممکن است در خویشتن داری مشکل پیدا کنید شما به شدت تکانشی یا هیجانی عمل میکنید و در این راه از سر خیر بسیاری از اهداف بلند مدتتان میگذرید و آنها را فدای لذّت آنی می.کنید همیشه به دنبال رضایتمندی فوری و آنی هستید. قدرت تحمل کارهای خسته کننده و متداول را ندارید یاد گرفته اید که آدم بی همتایی هستید و به خودتان حق میدهید هر طور که دلتان خواست رفتار کنیداگر در دوران کودکی با محدودیتهای واقع بینانه روبه رو شده باشیم به تدریج میپذیریم که در حوزه محدودیتهای واقع بینانه درونی و بیرونی رفتار کنیم با اینکار ظرفیت درک دیگران را پیدا میکنیم مسئولیت رفتارهای خودمان را میپذیریم و به فکر برآورده سازی نیازهای دیگران نیز هستیم .منظور این است که بین برآورده سازی نیاز های خودمان و دیگران ، تعادلی منصفانه برقرار میکنیم.
منبع : زندگی خودرا دوباره بیافرینید
نویسنده : جفری یانگ ژانت کلوسکو